با من بنويس


 

 


حقیقت دارد!!!



کافی ست...



چمدان هایت را ببندی!



تا حاضر شوند همه...



برای از یاد بردنت!



آنکه بیشتر دوستت می دارد زودتر!!!



من از چمدانهای خالی می ترسم ...هنوز


شنبه 27 خرداد 1391برچسب:,

|
 

دوست دارم به 24 زبان

۱- افغانی ………..صدقه تو شونوم!………….!Sadghe to shonom

2- انگلیسی ……………..آی لاو یو!……………………!I love you

3- ایتالیایی …………………تی آمو!……………………..!Ti amo

4- اسپانیایی …………….ته کویرو !………………………!Te quiro

5- آلمانی ………….ایش لیبه دیش!………………!Isch liebe dich

6- آلبانی ……………………..ته دوه!……………………….!Te dua

7- ترکی …………….سنی سویوروم!……………..!Seni seviyurom

8- پرتغالی ………………….او ته آمو!………………….!Eu te amo

9- چینی ………………….وو آی نی!………………………!Wo ai ni

10- چکی …………………میلوجی ته!…………………….!Miluji te

11- روسی ………………یا تبیا لیوبلیو!………………!Ya tebya liub liu

12- ژاپنی ……………………آیشیتریو !………………………!Aishiteru

13- سویدی …………یاگ السکار دای!……………….!Yag Elskar dai

14- صربستانی ……………….ولیم ته!……………………!Volim te

15- عربی …………………..انا بحیبک!……………….!Ana Behibbek

16- فارسی …………….دوست دارم!…………………..!Dooset daram

17- فرانسوی ……………….ژ ت آیمه!…………………….….!Je t aime

18- فیلیپینی ……………..ماهال کیتا!……………………..!Mahal kita

19- کره ای ……………..سارانگ هیو!…………………….!Sarang heyo

20- لهستانی ………………کوهام چو!……………………!Koham chew

21- مجارستانی ……………..سرتلک!…. ……………………..!Szeretlek

22- ویتنامی ……………….آن یه و ام!……………………..!An ye u em

23- یونانی …………………….سغه پو!………………………!Sagha paw

24- یوگسلاوی …………….یا ته وولیم!…………………….!Ya te vol


دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:,

|
 

نيكا


 

 

 

 

 

 

 

 



تاک، عاشق وار



طرّه‌هایش را رها کرده‌ست



روی شانهء دیوار



باد



می‌رود در کوچه مستامست.



..



خستگی، گاهی



خواب می‌خواهد کنار تو



گاه بی‌خوابی.



..



روزمرّگی



به خواب‌های من نفوذ کرده است



خواب تازه‌ای به چشم‌های من ببخش



چشم تازه‌ای به خواب‌های من.



..



خداوندان بارانند چشمانت



مرا سرسبز



مرا سیراب.



..



عشق را



هیچ پایانی نیست



یار وقتی که تویی.



شنبه 13 خرداد 1391برچسب:,

|
 

دوستان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

محبت تنهاوسیله ای است که نیازبه بسته بندی ندارد


جمعه 12 خرداد 1391برچسب:,

|
 

دوستان



دیگری جز تو مرا این همه آزار نکرد

آنچه کردی تو به من هیچ ستم کار نکرد . . .


جمعه 12 خرداد 1391برچسب:,

|
 

دوستان

اینجا که من رسیده ام …

ته دنیای بدون تو بودن است!!

همانجایی که شاید فکرش را هم نمی کردی دوام بیاورم!

ولی من ایستاده به اینجا رسیده ام!

خوب تماشا کن…

دلم هم تنگ نشده!

یعنی دلم را همانجا پیش خودت گذاشتم …

تو باش و دل من و همه فریادهایی که


جمعه 12 خرداد 1391برچسب:,

|
 

دوستان

 

 

 

 

 

باصدهزارجلوه برون آمدی که من،باصدهزاردیده تماشاکنم تو را.


جمعه 12 خرداد 1391برچسب:,

|
 

6 لطیفه های ادبی

1 - شخصي ادعاي خدايي مي کرد، او را پيش خليفه بردند. به او گفت: پارسال اين جا يکي ادعاي پيغمبري مي کرد، او را بکشتند . گفت : نيک کرده اند که او را من نفرستاده بودم!

2 - يکي در باغ خود رفت، دزدي را پشتواره ي پياز در بسته ديد. گفت : در اين باغ چه کار داري؟ گفت: بر راه مي گذشتم ناگاه باد مرا در باغ انداخت. گفت: چرا پياز برکندي؟ گفت : باد مرا مي ربود، دست در به پياز مي زدم، از زمين بر مي آمد. گفت: اين هم قبول ولي چه کسي جمع کرد و پشتواره بست. گفت: والله من نيز در اين فکر بودم که آمدي!

3 - بازرگاني را زني خوش صورت بود که زهره نام داشت. عزم سفر کرد. از بهر او جامه اي سفيد بساخت و کاسه اي نيل به خادم داد که هرگاه از اين زن حرکتي ناشايست پديد آيد  يک انگشت نيل بر جامه ي او زن تا چون بازآيم، اگر تو حاضر نباشي، مرا حال معلوم شود.
پس از مدتي خواجه به خادم نوشت که :
چيزي نکند زهره که ننگي باشد؟      بر جامه ي او ز نيل رنگي باشد؟
خادم بازنوشت که:
گر آمدن خواجه درنگي باشد      چون بازآيد، زهره پلنگي باشد!

4 - گويند چون خزانه ي انوشيروان عادل را گشودند، لوحي ديدند كه پنج سطر بر آن نوشته شده بود:
هر که مال ندارد، آبروي ندارد.
هر که برادر ندارد، پشت ندارد.
هرکه زن ندارد، عيش ندارد.
هر که فرزند ندارد، روشني چشم ندارد.
هر که اين چهار ندارد، هيچ غم ندارد!

5 - فردي ميخي را سروته روي ديوار گذاشته بود و مي كوبيد. ميخ در ديوار فرو نمي رفت. ديگري كه شاهد اين ماجرا بود، گفت: «چه كار مي كني؟ اين ميخ كه براي اين ديوار نيست. اين ميخ براي ديوار روبه روست.»

6 - شخصي از ملا پرسيد: مي داني جنگ چگونه اتفاق مي افتد؟ ملا بلافاصله كشيده اي محكم در گوش آن مرد زد و گفت: اينطوري!


پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:,

|
 

3 داستان کوتاه و زیبا

غذای روح
فردي از پروردگار درخواست نمود تا به او بهشت و جهنم را نشان دهد خدا پذيرفت.
او را وارد اتاقي نمود که جمعي از مردم در اطراف يک ديگ بزرگ غذا نشسته بودند. همه گرسنه، نااميد و در عذاب بودند. هرکدام قاشقي داشت که به ديگ مي رسيد ولي دسته ی قاشق ها بلندتر از بازوي آن ها بود، بطوري که نمي توانستند قاشق را به دهانشان برسانند!
عذاب آن ها وحشتناک بود. آنگاه خداوند گفت: اکنون بهشت را به تو نشان مي دهم.
او به اتاق ديگري که درست مانند اولي بود وارد شد. ديگ غذا، جمعي از مردم، همان قاشقهاي دسته بلند. ولي در آنجا همه شاد و سير بودند.
آن مرد گفت: نمي فهمم؟ چرا مردم در اينجا شادند در حاليکه در اتاق ديگر بدبخت هستند، باآنکه همه چيزشان يکسان است؟
خداوند تبسمي کرد و گفت: خيلي ساده است، در اينجا آن ها ياد گرفته اند که يکديگر را تغذيه کنند.
هر کس با قاشقش غذا در دهان ديگري مي گذارد، چون ايمان دارد کسي هست در دهانش غذايي بگذارد.
« غذاي روح - آن لاندرز »

سه مرد تنبل
سه مرد زير درخت دراز کشيده بودند . يک بازرگان از آنجا عبور مي کرد. او به آن مردها گفت هرکدام از شما که تنبل ترين است، به عنوان هديه به او يک روپيه (واحد پول هند) خواهم داد.
يکي از مردان فوري برخاست و گفت روپيه را به من بده من از همه تنبل تر هستم. بازرگان گفت : نه تو از همه فعال تر هستي و هديه را نخواهي گرفت.
دومي در حال درازکش دستش را دراز کرد و فرياد زد روپيه را بياور و به من بده. بازرگان گفت تو هم همچين فعال هستي.
سومي در حال درازکش گفت روپيه را بياور و در جيب من بگذار، من تنبل ترين هستم. بازرگان خيلي خنديد و روپيه را در جيب او گذاشت.

بيسکويت
زني در سالن فرودگاه منتظر پروازش بود. چون هنوز چند ساعت به پروازش باقي مانده بود، تصميم گرفت براي گذراندن وقت کتابي خريداري کند. او يک بسته بيسکوئيت نيز خريد.
او برروي يک صندلي دسته‌دار نشست و در آرامش شروع به خواندن کتاب کرد...
در کنار او يک بسته بيسکويت بود و مردي در کنارش نشسته بود و داشت روزنامه مي‌خواند.
وقتي که او نخستين بيسکويت را به دهان گذاشت، متوجه شد که مرد هم يک بيسکويت برداشت و خورد. او خيلي عصباني شد ولي چيزي نگفت.
پيش خود فکر کرد: «بهتر است ناراحت نشوم. شايد اشتباه کرده باشد»
ولي اين ماجرا تکرار شد. هر بار که او يک بيسکويت برمي‌داشت، آن مرد هم همين کار را مي‌کرد. اين کار او را حسابي عصباني کرده بود ولي نمي‌خواست واکنش نشان دهد.
وقتي که تنها يک بيسکويت باقي مانده بود، پيش خود فکر کرد: «حالا ببينم اين مرد بي‌ادب چکار خواهد کرد؟»
مرد آخرين بيسکويت را نصف کرد و نصفش را خورد.
اين ديگر خيلي پررويي مي‌خواست!
او حسابي عصباني شده بود.
در اين هنگام بلندگوي فرودگاه اعلام کرد که زمان سوار شدن به هواپيماست. آن زن کتابش را بست، چيزهايش را جمع و جور کرد و با نگاه تندي که به مرد انداخت از آنجا دور شد و به سمت ورودي اعلام شده رفت. وقتي داخل هواپيما روي صندلي‌اش نشست، دستش را داخل ساکش کرد تا عينکش را داخل ساک قرار دهد و ناگهان با کمال تعجب ديد که جعبه ي بيسکويتش آنجاست، باز نشده و دست نخورده!
خيلي شرمنده شد!! از خودش بدش آمد... يادش رفته بود که بيسکويتي که خريده بود را داخل ساکش گذاشته بود.
آن مرد بيسکويت‌هايش را با او تقسيم کرده بود، بدون آن که عصباني و برآشفته شده باشد...


پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:,

|
 

هفت سين يا هفت شين اصيل؟

 

 

ایران: نوروز بزرگترين جشن ملى ايرانيان سابقه اى هزاران ساله دارد. از گذشته هاى دور آريايى هاى ساكن در فلات ايران روز اول سال و آغاز بهار را به برگزارى مراسم ويژه و توأم با سرور و شادمانى اختصاص مى دادند. برخى پژوهشگران ، ريشه تاريخى اين جشن را به »جمشيد پيشدادى» نسبت مى دهند و نوروز را »نوروز جمشيدى» مى خوانند.

اين گروه معتقدند كه جمشيدشاه بعداز يك سلسله اصلاحات اجتماعى بر تخت زرين نشست و فاصله بين دماوند تا بابل را در يك روز پيمود و آن روز (روز هرمزد) از فروردين ماه بود. چون مردم اين شگفتى از وى بديدند جشن گرفتند و آن روز را »نوروز» خواندند. اما عاملى كه »نوروز» را از ديگر جشن هاى ايران باستان جدا كرد و باعث ماندگارى آن تا امروز شد، «فلسفه وجودى نوروز» است: زايش و نوشدنى كه همزمان با سال جديد در طبيعت هم ديده مى شود.

دكتر ميرزايى جامعه شناس در اين باره مى گويد: «يكى از نمودهاى زندگى جمعى، برگزارى جشن ها و آيين هاى گروهى است، گردهم آمدن هايى كه به نيت نيايش و شكرگزارى و يا سرور و شادمانى شكل مى گيرن.  برهمين اساس جشن‌ها و آيين‌هاى جامعه ايران را هم مى توان به سه گروه عمده تقسيم بندى كرد: جشن ها و مناسبت‌هاى دينى و مذهبى - جشن هاى ملى و قهرمانى و جشن هاى باستانى و اسطوره‌اى. جامعه ايران در گذشته به شادى به عنوان عنصر نيرو دهنده به روان انسان، توجه ويژه‌اى داشتند. آنها براساس آيين زرتشتى خود چهار جشن بزرگ و ويژه تيرگان ، مهرگان ، سده و اسپندگان را همراه با شادى و سرور و نيايش برگزار مى كردند.

دراين بين نوروز بنا به اصل تازگى بخشيدن به طبيعت و روح انسان همچنان پايدار ماند. گرچه باتوجه به قانون تغيير پديده هاى فرهنگى ، نوروز هم ناگزير نسبت به گذشته با دگرگونى هايى همراه است.

به هرحال در آيين‌هاى باستانى ايران براى هر جشن «خوانى» گسترده مى‌شد كه داراى انواع خوراكى‌ها بود. خوان نوروزى «هفت سين» نام داشت و مى‌بايست از بقيه خوانها رنگين تر باشد.

اين سفره مــعــمـولاً چـندســاعــت مانــده به زمان تـــحويل ســـــال نو آمـــاده بود و بر صفحه اى بلندتر از سطح زمين چيده مى شد. همچنين ميزدپان (MAYZADPAN) به منظور پخش كردن خوراكى‌ها در كنار سفره گماشته مى‌شد. اين خوان نوروزى برپايه عدد مقدس هفت بنا شده بود. توران شهريارى، سخنران جامعه زرتشتى معتقد است: «تقدس عدد هفت از آيين مهر يا ميتراست و به سالهاى دور باز مى گردد. در اين آيين هفت مرحله وجود داشت براى اينكه انسان به مقام عالى و آسمانى برسد. پس عدد هفت از پيش از زرتشت براى انسان عزيز بوده و در آيين هاى مختلف و به نمادهاى گوناگون ديده مى شود، مانند هفت آسمان، هفت دريا، هفت گياه و...» همچنين اسناد تاريخى از برپايى سفره هفت سين به ياد هفت امشاسپندان خبر مى دهند؛ طبق اين اسناد، هفت امشاسپندان مقدس عبارت بودند از:

اهورامزدا(به معنى سرور دانا)، و هومن (انديشه نيك ) ، ارديبهشت (پاكى وراستى )، شهريور (شهريارى آرزو شده با كشور جاودانى )، سپندارمزد (عشق و پارسايى ) ، خرداد (رسايى و كمال ) و امرداد (نگهبان گياهان).

اما در بسيارى از منابع تاريخى آمده است كه «هفت سين»  نخست «هفت شين» بوده و بعدها به اين نام تغيير يافته است.

شمع، شراب ، شيرينى ، شهد (عسل) ، شمشاد، شربت و شقايق يا شاخه نبات، اجزاى تشكيل دهنده سفره هفت شين بودند. برخى ديگر به وجود «هفت چين» در ايران پيش از اسلام اعتقاد دارند. سخنران جامعه زرتشتى در اين باره مى گويد: «در زمان هخامنشيان در نوروز به روى هفت ظرف چينى غذا مى‌گذاشتند كه به آن هفت چين يا هفت چيدنى مى گفتند.

بعدها در زمان ساسانيان هفت شين رسم متداول مردم ايران شد و شمشاد در كنار بقيه شين هاى نوروزى، به نشانه سبزى و جاودانگى برسر سفره قرارگرفت. بعد از سقوط ساسانيان وقتى كه مردم ايران اسلام را پذيرفتند، سعى كردند كه سنت‌ها و آيين‌هاى باستانى خود را هم حفظ كنند.

به همين دليل، چون در دين اسلام «شراب» حرام اعلام شده بود، آنها، خواهر و همزاد شراب را كه »سركه» مى شد انتخاب كردند و اينگونه شين به سين تغيير پيداكرد.»
البته در اين‌باره تعابير مختلفى وجوددارد. چنانچه در كتاب فرورى آمده است: كه در روزگار ساسانيان، قابهاى زيباى منقوش و گرانبها از جنس كانولين، از چين به ايران وارد مى‌شد.  يكى از كالاهاى مهم بازرگانى چين و ايران همين ظرف‌هايى بود كه بعدها به نام كشورى كه از آن آمده بودند «چينى» نام گذارى شد و به گويشى ديگر به شكل سينى و به صورت معرب «سينى» در ايران رواج يافتند. به هرروى خوراكى‌هاى خاصى بر سفره هفت سين مى‌نشينند كه عبارتند از: سيب، سركه، سمنو، سماق، سير، سنجد و سبزى (سبزه)

خوراكى هايى كه به نيت هاى گوناگون انتخاب شده اند:

سمنو: نماد زايش و بارورى گياهان است و از جوانه هاى تازه رسيده گندم تهيه مى شود.

سيب: هم نماد بارورى است و زايش. درگذشته سيب را درخم هاى ويژه اى نگهدارى مى كردند و قبل از نوروز به همديگر هديه مى دادند.

مى گويند كه سيب با زايش هم نسبت دارد، بدين صورت كه اغلب درويشى سيبى را از وسط نصف مى كرد و نيمى از آن را به زن و نيم ديگر را به شوهر مى داد و به اين ترتيب مرد از عقيم بودن و زن از نازايى رها مى شد.

سنجد: نماد عشق و دلباختگى است و از مقدمات اصلى تولدو زايندگى. عده اى عقيده دارند كه بوى برگ و شكوفه درخت سنجد محرك عشق است!


سبزه: نماد شادابى و سرسبزى و نشانگر زندگى بشر و پيوند او با طبيعت است.
درگذشته سبزه ها را به تعداد هفت يا دوازده كه شمار مقدس برج هاست در قاب هاى گرانبها سبز مى كردند. در دوران باستان دركاخ پادشاهان
۲۰ روز پيش ازنوروز دوازده ستون را از خشت خام برمى آوردند و بر هريك از آنها يكى از غلات را مى كاشتند و خوب روييدن هريك را به فال نيك مى گرفتند و برآن بودند كه آن دانه درآن سال پربار خواهدبود. در روز ششم فروردين آنها را مى چيدند و به نشانه بركت و بارورى در تالارها پخش مى كردند.

سماق و سير نماد چاشنى و محرك شادى در زندگى به شمار مى روند. اما غير از اين گياهان و ميوه هاى سفره نشين، خوان نوروزى اجزاى ديگرى
هم داشته است: دراين ميان « تخم مرغ» نماد زايش و آفرينش است و نشانه اى از نطفه و نژاد. «آينه» نماد روشنايى است و حتماً بايد در بالاى سفره جاى بگيرد. «آب و ماهى» نشانه بركت در زندگى هستند. ماهى به عنوان نشانه اسفندماه بر سفره گذاشته مى شود.

و «سكه» كه نمادى از امشاسپند شهريور (نگهبان فلزات) است و به نيت بركت و درآمد زياد انتخاب شده است.

شاخه هاى سرو، دانه هاى انار، گل بيدمشك، شير نارنج، نان و پنير، شمعدان و... را هم مى توان جزو اجزاى ديگر سفره هفت سين دانست. «كتاب مقدس» هم يكى از پايه هاى اصلى خوان نوروزى است و براساس آن هرخانواده اى به تناسب مذهب خود، كتاب مقدسى را كه قبول دارد بر سفره مى گذارد.

چنانچه مسلمانان قرآن، زرتشتيان اوستا و كليميان تورات را بر بالاى سفره‌هايشان جاى مى‌دهند. بر سر سفره زرتشتيان دركنار اسپند و سنجد، « آويشن» هم ديده مى شود كه به گفته موبد فيروزگرى خاصيت ضدعفونى كننده و دارويى دارد و به نيت سلامتى و بيشتر به حالت تبريك بر سر سفره گذاشته مى شود.

در هرصورت او پيروز است و نامش خجسته است و از نزد خدا مى آيد و خواهان نيك‌بختى است و با تندرستى و گوارايى وارد شده است و سال نو را به همراه آورده است! 

 برخیز که می‌رود زمستان
بگشای در سرای بستان

نارنج و بنفشه بر طبق نه
منقل بگذار در شبستان
......

 


پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:,

|
 


به وبلاگ من خوش آمدید
nima_ab_atash@yahoo.com
نازترین عکسهای ایرانی

 

 

نيما

 

خرداد 1391
ارديبهشت 1391

 

دوست دارم به 24 زبان
نيكا
دوستان
دوستان
دوستان
دوستان
6 لطیفه های ادبی
3 داستان کوتاه و زیبا
هفت سين يا هفت شين اصيل؟
دوستان
سخني از يك دوست
شعري از يك دوست عزيز

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان با من بنويس و آدرس benevis-az-del.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





دُختـَرے بـا لـَبخـَند ژکـونـد
منو تنهایی شب
شبنم
دختر دبیرستانی
Doosti
wildbuzz
عشق
کلبه عشق
احساس شيشه اي
دوستت دارم M
Security-Love
~ پسر kiss دختر ~
عاشقانه
رهگذر
ردیاب خودرو

 

حمل ماینر از چین به ایران
حمل از چین
پاسور طلا
الوقلیون

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

 

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 20
بازدید هفته : 21
بازدید ماه : 21
بازدید کل : 15050
تعداد مطالب : 13
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

.: Weblog Themes By www.NazTarin.Com :.


--->